جدول جو
جدول جو

معنی غَيرُ مَلهُوفٍ - جستجوی لغت در جدول جو

غَيرُ مَلهُوفٍ
پایدار، مضطرب نیست
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غیرقابل سکونت، خالی از سکنه، بدون سرنشین
دیکشنری عربی به فارسی
نامحسوس، ناملموس، نامشخّص
دیکشنری عربی به فارسی
تشخیص داده نشده، فاش نشده است
دیکشنری عربی به فارسی
دیر فهم، نامفهوم، غیرقابل درک، نادیده گرفته شده
دیکشنری عربی به فارسی
بی سابقه، غیر معمول
دیکشنری عربی به فارسی
غیر شناسایی شده، ناشناخته، نامعلوم، ناشناس، ناآشنا
دیکشنری عربی به فارسی
غیر مشاهده شده، شاهد نبود
دیکشنری عربی به فارسی